نسبی‌انگاری اخلاقی یکی از مکاتب کهن فرااخلاقی است که به وجود ویژگی‌های اخلاقی، و صدق و توجیه احکام اخلاقی می‌پردازد. با این حال، بخشی از بحث‌های مربوط به نسبی‌انگاری متوجّه معناشناسی جملات نسبی است. نظریات نسبی‌انگارانۀ سنّتی زمینه‌گرا هستند، به این معنا که احکام اخلاقی را دارای عنصری می‌دانند که به نحوی ارجاع به گوینده دارد. این دیدگاه نسبی‌انگاری را با چالش‌هایی مواجه می‌کند، از جمله این‌که اختلاف نظر که یکی از اسباب عمدۀ گرایش به نسبی‌انگاری است، به سوء تفاهم (...) فروکاسته می‌شود. برخی نسبی‌انگاران اخیراً تلاش کرده‌اند تا نظریاتی ارائه دهند که با ثابت دانستن محتوای احکام، دچار مشکلات زمینه‌گرایی سنتی نباشد. یکی از این تلاش‌ها، نظریۀ نسبی‌انگاریِ دربارۀ خود (de se relativism) اندی ایگن است. ایگن با ترکیب نظریۀ دیوید لویس درباب محتوای باور، نظریۀ رابرت استالنیکر درباب اظهار، و نظریۀ استعدادی دیوید لویس درباب ارزش، بر آن است که نظریه‌ای نسبی‌انگارانه دربارۀ ارزش ارائه کند که با طبیعی‌انگاری، درونی‌انگاری احکام اخلاقی، و شناختی‌انگاری سازگار باشد، و از اشکالات دیگری که خودِ او بر زمینه‌گرایی وارد می‌کند مبرّا باشد. در این مقاله نظریۀ ایگن بررسی می‌شود و نشان داده می‌شود که نظریۀ او نه‌تنها از اشکالات وارد بر زمینه‌گرایی رها نیست، بلکه به دلیل پذیرش نظریۀ لویس در باب محتوای باور بار بیشتری بر دوش دارد که آن را نسبت به دیگر نظریات نسبی‌انگارانه مرجوح می‌سازد. -/- . (shrink)

Call a belief ”non-negotiable’ if one cannot abandon the belief without the abandonment of one’s religious perspective. Although non-negotiable beliefs can logically exclude other perspectives, a non-reductive approach to religious pluralism can help to create a space within which the non- negotiable beliefs of others that contradict one’s own non-negotiable beliefs can be appreciated and understood as playing a justificatory role for the other. The appreciation of these beliefs through cognitive resonance plays a crucial role to enable the understanding of (...) those who hold other perspectives. epistemological and spiritual consequences of this claim are explored. (shrink)

The seventeenth century Muslim philosopher Muhammad Sadr al-Din Shirazi, known as Mulla Sadra, introduced the idea of substantial motion in Islamic philosophy. This view is characterized by a continuity criterion for diachronic identity, a four-dimensional view of individual substances, the notion that possibilities change, and the continual creation of all creatures. Modern philosophical logic provides means to model a variety of claims about individuals, substances, modality and time. In this paper, the semantics of formal systems discussed by Carnap, Bressan and (...) Gupta are reviewed with regard to the issue of substance and identity. Next a model introduced by Storrs McCall is described that is able to build upon and yet resolve some of the issues about substance and identity as characterized by Bressan and others. McCall’s model is also shown to be able to provide an illustration of Mulla Sadra’s doctrine of substantial motion. (shrink)